ایرانیان در قرآن

وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُونُوا أَمْثَالَکُمْ (محمد38)

و هرگاه سرپیچی کنید ، خدا گروه دیگری را جای شما می آورد. پس آنان مانند شما نخواهند بود و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق می کنند.

هنگامی که رسول خدا (ص) این آیه شریفه را تلاوت

فرمودند ، حاضران عرض کردند: ای رسول خدا ! کسانی که اگر ما

اعراض کردیم خدا آنان را جانشین ما می کند و آنان مانند ما

نخواهند بود ، چه کسانی هستند؟ رسول خدا (ص) دست بر ران سلمان فارسی

زده و فرمودند : این و طایفه اش هستند. (سپس اضافه نمود:)

اگر دین خدا آویزۀ ستاره ثریا باشد ، حتما مردانی از فارس به آن

خواهند رسید.

(کنزالعمّال ج12 ص90 ح34126)

موتور گازی !

«طرف با یک موتور گازی آمد جلوی در مسجد. سلام کرد. جوابش را با بی‌اعتنایی دادم. دستانش روغنی بود و سیاه. خواست موتور را همان جلو ببندد به یک ستون، نگذاشتم.
گفتم: اینجا نمیشه ببندی عمو. با نگرانی ساعتم را نگاه کردم. دوباره خیره شدم به سر کوچه. سه، چهار دقیقه گذشت و باز هم خبری نشد. پیش خودم گفتم:
مردم رو دیگه بیشتر از این نمیشه نگه داشت؛ خوبه برم به مسئول پایگاه بگم تا یک فکری بکنیم. یک دفعه دیدم بلندگوی مسجد روشن شد و جمعیت صلوات فرستادند! مجری گفت: نمازگزاران عزیز در خدمت فرمانده بزرگ جنگ حاج عبدالحسین برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی با تأخیر رسیده‌اند...»

تا رسد دستت به خود ... .

مرحوم علامه جعفری (ره) ماجرای عجیب رحلت استادش مرحوم شیخ مرتضی طالقانی (ره) را اینگونه بیان کرده است :

دو روز به مسافرت ابدی اش مانده بود که ...

مانند هر روز به حضورش رسیدم ،

وقتی که سلام عرض کردم و نشستم،

فرمودند : برای چه آمدی آقا؟

عرض کردم: آمده ام که درس را بفرمائید.

فرمودند: آقاجان به شما می گویم درس تمام شد ،

من مسافرم،

روح رفته جسدش مانده ... .

در این موقع متوجه شدم که شیخ از آغاز مسافرت ابدی اش خبر می دهد!

عرض کردم حالا یک چیزی بفرمائید تا بروم.

فرمود: آقاجان فهمیدی؟ متوجه شدی؟ بشنو ...

تا رسد دستت به خود شو کارگر   /   چون فُتی از کار خواهی زد به سر

محبّت خرسی ممنوع !

پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...

خرس گفت: الان میخوام بخوابم، وقتی بیدار شدم حرف می‌زنیم.

خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط سه روز است !!!

"همدیگر را دوست داشته باشیم؛ شاید فردایی نباشد"

آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارند و مرده‌ها به فاتحه!

ولی ما گاهی برعکس عمل می‌کنیم!

به مرده‌ها سر میزنیم و برایشان گل می‌بریم، اما راحت فاتحه زندگی بعضیا رو می‌خونیم!

گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه‌هاست!
بیائیم ساده‌ترین چیز، یعنی محبّت را از همسر و فرزندانمان دریغ نکنیم. ولو با یک جمله ولو با یک لبخند و یک نگاه.

به قول یکی از عرفا، هرکجا به همسر و فرزند خود محبّت کنید خدا را بیشتر می‌بینید.

قصری در بهشت

از ثوبان غلام پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که گفت ما جمعی در خدمت پیامبر بجایی می رفتیم.

عبورمان به گورستانی افتاد. حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد

من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم

سپس فرمود: ای ثوبان! اینان در قبرهایشان معذّبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود
 
اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمی شدند

عرض کردم یا رسول اللّه روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی می دهد؟
فرمود آری! سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد.

منبع: بحارالانوار  ج  ۴۹  ص ۳۹