بصیرت در آیات و روایات
واژه بصیرت و مشتقات و نظائر آن در موارد متعددی در قرآن مجید به کار رفته
و مفاهیم عمیق و ظریفی را از بصیرت مورد توجه قرار داده است،ازجمله:
1. مجموعه معارف و حقایق دینی که موجبات هدایت ، برخورداری از رحمت الهی و رسیدن به شناخت یقینی و حقیقی می شود مصداق عینی بصیرت اند:
قَدجَاءَکُم بَصَائِرُ مِن رََّبِّکُم فَمَن أَبصَرَ فَلِنَفسِه.(1)
هَذَا بَصَائِرُ مِن رََّبِّکُم وَ هُدًی وَ رَحمَةً لِقَومٍ یُؤمِنونَ.(2)
مَا اَنزَلَ هَؤُلَاءِ اِلََّا رَبُّ السََّمَاوَاتِ وَ الاَرضِ بَصَائِرُ.(3)
هَذَا بَصَائِرُ لِلنََّاسِ وَ هُدًی وَ رَحمَةً لِقَومٍ یُوقِنونَ.(4)
2. اکتفا به ظواهر و ندیدن حقیقت امور ،یعنی نداشتن بصیرت.
انسان های فاقد بصیرت ، آنچنان هستند که
گویی چشم دارند اما نمی بینند،
گوش دارند ولی نمی شنوند،
قلب(قوه ادراک)دارند ولی از درک حقایق عاجزند:
لَهُم قُلوب لَا یَفقَهونَ وَ لَهُم اَعیُن لَا یُبصِرونَ بِهَا.(5)
وَ تَرَاهُم یَنظُرونَ اِلَیکَ وَ هُم لَا یُبصِرونَ.(6)
أَفَأَنتَ تَهدی العُمیَ وَلَو کَانُوا لَا یُبصِرونَ.(7)
مَا کَانُوا یَستَطِیعونَ السََّمعَ وَمَا کَانو یُبصِرونَ.(8)
ذَهَبَ اللهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبصِرونَ.(9)
بر این مبنا،
بصیرت یعنی داشتن توانایی و قدرت کشف حقایق باطنی از دقت در ظواهر امور.
به عبارت دیگر،
بصیرت نوری الهی است که بر قلب انسان مؤمن می تابد
و او بوسیله آن قادر به دیدن حقایق امور میشود.
از این نظر مفهوم بصیرت به معنای علم واقعی نزدیک تر است،
چنانکه در معارف دینی از علم حقیقی هم به نوری تعبیر شده که خداوند در قلب هرکس بخواهد قرار می دهد:
اَلعِلمُ نور یَقذِفُهُ اللهُ فِی قَلبِ مَن یَشَاء.(10)
3. نداشتن بصیرت ،نوعی بیماری روحی و قلبی است که
بر اثر آن نمی توان به درک حقایق و دیدن واقعیت امور ناءل آمد:
یُخَادِعونَ اللهَ وَ الََّذینَ آَمَنوا وَ مَا یَخدَعونَ اِلََّا اَنفُسَهُم وَ مَا یَشعُرونَ*فِی قُلوبِهِم مَرَض فَزَادَهُم اللهُ مَرَضاً.(11)
خَتَمَ اللهُ عَلَی قُلوبِهِم وَ عَلَی سَمعِهِم وَ عَلَی اَبصَارِهِم غِشَاوَة وَ لَهُم عَذَاب عَظیم.(12)
این قبیل افراد که به ظاهر خود را دانا و آگاه نسبت به امور می پنداشتند
در قیامت کور ونابینا محشور میشوند
چراکه در دنیا از یاد خداوند غافل بوده اند
و آیات ونشانه های خداوند را به دست فراموشی سپرده ،
از تعمُّق و تدبُّر در آنها سرباز می زده اند:
وَ مَن اَعرَضَ عَن ذِکری فَاِنََّ لَهُ مَعیشَةً ضَنکاً وَ نَحشُرُهُ یَومَ القِیَامَةِ اَعمَی*قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنی
اَعمَی وَ قَد کُنتُ بَصیراً*قَالَ کَذالِکَ أَتَتکَ آَیَاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذَالِکَ الیَومَ تُنسَی.(13)
اگر فرد خودرا از هدایت الهی محروم کند
ودرآیات ونشانه های او تعقُّل و تدبُّر نکند
بینش و بصیرت لازمرا از دست خواهدداد.
این درحالی است که پیروی از هدایت الهی،
انسان را واجد چنان بینش و بصیرت عمیق و اثربخشی خواهد کرد
که هرگز دچار گمراهی نگردد:
فَإِمََّا یَأتِیَنََّکُم مِنِّی هُدًی فَمَن اِتََّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَ لَا یَشقَی.(14)
برگرفته از کتاب انسان مطلوب
پی نوشت ها :
(1) : سوره انعام/104 (8) : هود/20
(2) : اعراف/203 (9) : بقره/17
(3) : اسراء/102 (10) : بحارالانوار/ج1/ص225
(4) : جاثیه/20 (11) : بقره/9و10
(5) : اعراف/179 (12) : بقره/7
(6) : اعراف/198 (13) : طه/124تا126
(7) : یونس/43 (14) : طه/123