ضرورت بصیرت
برای داشتن حیات واقعی انسانی
و بازشناسی سره از ناسره در کوران حوادث تلخ و شیرین زندگی،
بصیرت چراغی روشن کننده و بازنمایاننده راه از چاه است،
چراکه بصیرت حاصل شناخت دقیق و کافی نسبت به مسائل مرتبط با موقعیت شخصی ،خانوادگی،سازمانی و اجتماعی فرد است.
<بَصَرَ> قوه بینایی باچشم سر برای دیدن محسوسات و ظواهر پدیده هاست
ولی< بصیرت> قوه بینایی با چشم دل حاصل از معرفت ،آگاهی ،شناخت و دانش حقیقی برای دیدن معقولات و باطن پدیده ها وحقیقت آنهاست .
بدین سان، اساس دعوت پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله وسلم)بابصیرت و به بصیرت است:
قُل هَذِه سَبیلی أدعُوا اِلَی اللهِ عَلَی بَصیرةٍ أَنَا وَمَن اِتََّبَعَنِی.(1)
ترجمه: ای رسول ،بگو شیوه من و پیروانم چنین است که مردمان را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنم.
یاران پیامبر نیز شمشیرها را از نیام بصیرت می کشیدند و بینش و بصیرت خود را بر تیغه شمشیرها می نشاندند وجز برای خدا ودر راه رضای خدا شمشیر نمی زدند:
حَمَلوا بَصَائِرَهُم عَلَی أَسیَافِهِم.(2)
امام صادق(علیه السلام) نیز با یادآوری خطر بی بصیرتی در زندگی فرموده اند:
اَلعَامِلُ عَلَی غَیرِبَصیرةٍ کَالسََّائِرِ عَلَی غَیرِالطََّریقِ فَلَاتَزیدُه سُرعَةُ السََّیرِ مِنَ الطَّریقِ اِلَّا بُعداً.(3)
کسی که بدون بصیرت دست به اقدامی بزند
مانند کسی است که به بیراهه میرود
چنین کسی هرچه به سرعت خود بیفزاید جز دور شدن ازمقصد نصیبی نخواهدداشت (هرگزبه مقصد نخواهد رسید)
افراد فاقد بینش و بصیرت لازم و کافی حتی از چهارپایان هم پست تر و بی مقدارترند:
أُولئِکَ کَالأَنعَامِ بَل هُم أَضَلُّ.(4)
برگرفته از کتاب انسان مطلوب