بینش 313

کیست مرا یاری کند...؟

بینش 313

کیست مرا یاری کند...؟

بینش 313

اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم نمازمان قضاست...
اللهم عجل لولیک الفرج.

ظهور ؛ در جمجمه هاست نه در جمعه ها ... .

آخرین نظرات
نویسندگان

فوت و فنّ کوزه گری

جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۳۷ ق.ظ

کوزه

می گویند استادی بود کوزه گر و باتجربه. کوزه‌های لعابی می‌ساخت و بی شمار مشتری داشت. نزد وی، شاگردی زرنگ شاگردی می‌کرد. او می‌کوشید همۀ تجربه‌های استاد را فرا بگیرد تا روزی، رقیبش شود. سرانجام روزی فرا رسید که شاگرد، ... . همۀ کارهای استاد را آموخت. کم کم شروع کرد به بهانه گرفتن و زمزمۀ رفتن سردادن. شاگرد می‌گفت: «می خواهم برای خودم کارگاهی راه بیندازم و سود بیشتری ببرم. » استاد کوزه گر هرچه از شاگرد خواهش کرد که مدتی دیگر نزد او بماند تا هم کار بیشتری یاد بگیرد و هم او شاگرد دیگری پیدا کند، پسرک قبول نکرد. استاد را دست تنها گذاشت و رفت و کارگاهی راه انداخت و مشغول کار شد. او همان طورکه یاد گرفته بود، کاسه‌ها را ساخت و رنگ کرد و روی آن را لعاب داد و در کوره گذاشت. اما هرچه دقت می‌کرد، می‌دید رنگ کاسه‌های او مات می‌شود و به شفافیت لعاب کاسه‌های استاد نیست. شاگرد فهمید که تمام اسرار کار را یاد نگرفته است. نزد استاد رفت و مشکل خود را گفت و از استاد خواهش کرد او را راهنمایی کند. استاد گفت: «درست است که هر شاگردی باید روزی استاد شود، ولی تو مرا بدموقع تنها گذاشتی. بیا یک سال اینجا بمان تا راز و رمز کار را به تو بیاموزم. » شاگرد قبول کرد و یک سال آنجا ماند؛ ولی هرچه دقت می‌کرد، متوجه اشتباه خودش نمی شد. روزی استاد صدایش زد و گفت: «بیا تا بگویم که چرا لعاب کاسه‌های تو مات می‌شود. » استاد کنار کوره ایستاد و کاسه‌ها را گرفت تا در کوره بگذارد. به شاگردش گفت: «چشم هایت را باز کن تا فوت و فن کار را یاد بگیری. » استاد هنگام گذاشتن کاسه‌ها در کوره، به آن‌ها چند فوت می‌کرد. بعد از او پرسید: «فهمیدی؟ » شاگرد گفت: «نه. » استاد کاسۀ دیگری برداشت و چند فوت محکم به آن کرد و گردوخاکی را که از آن برخاسته بود، به شاگرد نشان داد و گفت: «این فوت و فن کار است. این کاسه که چند روز در کارگاه می‌مانَد، پر از گرد و خاک می‌شود. در کوره این گرد و خاک با لعاب مخلوط می‌شود و رنگ لعاب را کدر می‌کند. وقتی آن را فوت می‌کنیم، گرد و غبار پاک می‌شود و لعاب خالص پخته می‌شود و رنگش شفاف می‌شود. حالا پیِ کارت برو. همۀ کارهایت درست بود؛ فقط همین فوت را کم داشت. »

ممکن است در زندگی ما همه چیز درست باشد و فقط یک فوتش مانده باشد. اگر کسی این فوت آخر را به ما یاد دهد، با آن می‌توانیم رنگ زندگی را شاداب و شفاف سازیم.

رهنمای ۱۰۲ ، قواعد زندگی ، سید مهدی قانع.

  • مجید حمیدی

سیره و سخن بزرگان

شعر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی