روزها از وقتی که گفتی خواهی آمد می گذرد
من هنوز هم چشم به راه توام
چشم به راه بهار
چشم به راه چشمه ی شفاف چشمانت
هنوز هم در کویر بی رحم دلم نماز باران میخوانم
می دانی که چه غوغایی از تو در من به پاست
می دانی که با آمدنت رنج هایم به پایان میرسد
به من گفتند که از پشت کوهساران سر به فلک کشیده می آیی
از دورترین نقطه زمین
و خود نیز گفتی که می آیی
اما کی؟
تو خود می دانی که انتظار چقدر تلخ است
اما از حق نگذریم شیرین هم هست
چراکه انتظار یه روزی که تو خواهی آمد
قند در دلم آب میکند
دلخوشم به روزی که خواهی آمد
تو خود می دانی که انتظار ،قلب خسته ام را منفجر می کند
تو خود می دانی که شمعدانی هایم از انتظار ،به پاییز می رسند
بگو باران ببارد
تا زیر باران به اجابت دعای
اَللّهم عَجِّل لِوَلیّک الفَرَج
دلخوش باشم
...اَللّهم عَجِّل لِولیِّک الفَرَج...
(نذر ظهورش صلوات)