السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وَلیِّ عَصر(ع)
با سلام و تقدیم احترام:
می گویند از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است.
عنْ فٰاطمه علیهَا السَّلام عَنْ اَبیهٰا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهٖ مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الکَعبَةِ إذْ تُؤتٰی وَ لٰا تَأتٖی
از حضرت زهرا (س) روایت شده که رسول خدا (ص) فرمودند : امام مانند کعبه است که باید بسویش بروند نه آن که منتظر باشند تا او بسوی آنها بیاید.
(بحارالانوار جلد۳۶ق۳۵۳)
حاجیان گرم طواف بودند اما کعبه با قربانی هایش داشت به کربلا می رفت ... امام حسین(ع) حج را رها کرد تا بگوید طواف دور کعبه بدون امامت و ولایت با بت پرستی هیچ فرقی ندارد. همه روزها و ساعات،به قطب عالم امکان حضرت بقیةالله(ع) تعلق دارد. امام زمان(عج) محور عالم وجود و واسطه بین عالم غیب و شهود است؛ لذا سزاوار است انسان همیشه و در همه جا به یاد حضرت باشد و تمام مجالس و محافلش همراه با ذکر یابن الحسن باشد حتی در فضای مجازی.غیبت حضرت ، تقصیر ما است. اگر از طرف ما تقاضا باشد عَرضه هم خواهد بود. اگر تقاضا شود که خدایا این ذخیره خودت را عنایت کن حتما عنایتی می شود.
معتقدم بینش انسان ، سهم به سزایی در چگونگی زندگی او در گذشته ، حال و آینده دارد. نگاهی که انسان به هستی و پدیدههای آن دارد، بینش اوست. بینش، مربوط به عالم عقل است. بینش، همان وجهۀ جان انسان است که به فعل، خیال، قلب و هستی او معنا میبخشد و نه تنها اندیشه، بلکه افعال و صفاتش را نیز تغییر میدهد. درواقع بینش، همان اندیشه و تفکر انسان است که هرچه بیشتر رنگ خدا را بگیرد، اعمال، گفتار و رفتار او را نورانی تر می کند؛ و برعکس هرچه شیطانی شود، فعل و صفت را نیز ظلمانی میکند.
بر این اساس، اگرچه ظاهر اعمال عبادیِ همۀ ما کم و بیش یکی است؛ آنچه ما را از هم متمایز میکند، بینش ماست. حتی در بالاترین رتبه نیز بینش است که نماز علیابنابیطالب(علیهالسلام)و ابنملجم را از هم متفاوت میکند؛ و گرنه ظاهر کار، چندان تفاوتی ندارد. بینش نیز مانند نگرش حاصل اطلاعات ورودی (آموزش، تجربیات و مطالعه و فیلم دیدن و غیره...) میباشد. ما برطبق اطلاعات ورودی برنامهریزی میشویم و این برنامهریزی ، باور و تفکرات ما را شکل میدهد. باورِ شکل گرفته ، طرز بینش ما را شکل میدهد.رفتارسازی ، در گرو اصلاح بینش انسان است.این بینش و اندیشه است که به انسان ، انگیزه انجام کار را می دهد یعنی همان رفتار و کردار.
طبق تفسیر تسنیم آیه الله جوادی آملی ، در مورد مراحل اغواگری شیطان میتوان هفت مرحله را نام برد و به طور کلی میتوانیم این مراحل را به دو قسمت عمده تقسیم کنیم، زیرا اغواگری شیطان نسبت به انسان دو منطقه وسیع دارد؛ یکی در اندیشه است و دیگری در انگیزه. یعنی برای اغواگری یا از راه اندیشه وارد میشود یا از طریق انگیزه، به این صورت که تطمیع و رغبت ایجاد میکند تا به آن مرحله نهایی برسد و آنگاه که به آن مرحله نهایی رسید، بر گُرده کفار و ملحدان و مشرکان سوار میشود و حتی به آنها امر و نهی میکند و کار خود را پیش میبرد. و جالب است بدانید در روایت آمده است که شما با گفتن یک اَللّهم عَجّلِ لِولیِّکَ الفَرَج پنجه به صورت شیطان می کشید چرا که شیطان نمی خواهد امام زمان بیاید چون آمدن مهدی یعنی هلاکت شیطان. اینجاست که می فهمیم چرا علامه امینی می گوید هر کس بعد از صلوات بگوید و عجل فرجهم من او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک می کنم.
لذا بر آن شدیم در غوغای پر هیاهوی فضای مجازی ، وبلاگی به نام و یاد امام زمان(عج) تأسیس کنیم و آموخته های خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم چرا که زکات علم ، نشر آن است.امیدواریم بتوانیم قدمی در جهت تسریع و تعجیل فرج آقا برداریم یا حداقل سدّ راه آقا نباشیم.سعی ما بر این است تا در وبلاگ خود ،از تمام آموزه های دین مبین اسلام استفاده کنیم البته با محوریت وجود نازنین آقا صاحب الزمان(ع) تا در نهایت برسیم به بینش اسلامی و مهدوی إن شاءالله. التماس دعای فرج.