بینش 313

کیست مرا یاری کند...؟

بینش 313

کیست مرا یاری کند...؟

بینش 313

اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم نمازمان قضاست...
اللهم عجل لولیک الفرج.

ظهور ؛ در جمجمه هاست نه در جمعه ها ... .

آخرین نظرات
نویسندگان

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیره و سخن بزرگان» ثبت شده است

۰۷
اسفند

خاکی باش

بزرگی میگفت؛
زنده بودن حرکتی است افقی، از گهواره تا گور.
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی، از فرش تا عرش
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست ماموریت ما در زندگی "بی مشکل زیستن " نیست،
" با انگیزه زیستن " است ...
" سلطان دلها " باش، اما دل نشکن ...
پله بساز، اما از کسی بالا نرو ...
دورت را شلوغ کن، اما در شلوغی ها خودت را گم نکن ...

" طلا " باش، اما خاکی

  • مجید حمیدی
۰۷
اسفند

شادی


روایت دارد که امام صادق علیه السلام از شخصی پرسید : « مزاح هم می‌کنی؟» آن شخص گفت: نه. حضرت فرمودند: چرا؟ حتی دستور دادند که گاهی انسان یک مزاحی هم بکند. همه اش ، خشک نباشد. اما کم ، زیاد مزاح کردن ، تَذْهَبُ بِبَهاءِ المُؤمِن، قیمت مومن را می برد. آبروی مومن می رود. زیاد شوخی نکنید، اما گه گاهی عیب ندارد.

پیغمبر (ص) خرما می خورد و هسته های آن را جلوی امیرالمومنین (ع) می گذاشت. می خواست با امیرالمومنین شوخی کند و سر به سر امیرالمومنین (ع) بگذارد. بعد حضرت (ص) فرمودند: «یاعلی ، خرما خیلی خوردی!»

مثل بعضی ها که پرتغال می خورند و پوستش را آن طرف می گذارند. حضرت (ص) هم هسته های خرما را پیش امیرالمومنین (ع) گذاشت و فرمود: یاعلی ، خیلی خرما خوردی! امیرالمومنین (ع) هم بازاری بود ، جواب دادند: «یا رسول الله ، کسی خرما زیاد خورده است که خرما را با هسته های آن خورده.» چون جلوی پیغمبر (ص) هسته نبود.

حضرت علیه السلام فرمود: «خرما کسی خیلی خورده که آن را با هسته هایش خورده است. » شوخی می کردند. حتما نباید آدم مثل مربای آلو اخمو باشد.

یک قدری هم مزاح داشته باشید. اما حرف بیهوده نزنید. حرف لغو نزنید. آبروی کسی را نبرید.


منبع : کتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۳ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانۍ(ره)

  • مجید حمیدی
۰۷
اسفند

امروز بمناسبت ولادت امام علی (ع) و روز مرد و پدر

یک فایل صوتی از استاد حورایی تقدیم میکنم

خانم ها بیشتر گوش بدید خیلی آموزنده است

بنظرم اگر به محتوای آموزشی همین یک فایل صوتی

عمل بشه بسیاری از مشکلات خانوادگی حل و فصل خواهد شد.

صاحب اثر: موسسه صافّات

  • مجید حمیدی
۰۶
اسفند

کوتاه بیا


اینطور نیست که بگوییم همه جا
خانم باید از آقا تبعیت کند.

بالاخرہ! 💞 دو تا شریک و 💞 دو تا رفیق هستند ...

یک جا مرد کوتاہ بیاید؛
یک جا زن کوتاہ بیاید.

بنای کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ باید با هم بسازند. این «باهم بسازند»، معنای خیلی عمیقی دارد. من یک ‌وقت خدمت امام رفتم، ایشان می‌خواستند خطبه‌ی عقدی را بخوانند؛ تا من را دیدند، گفتند شما بیا طرف عقد بشو. ایشان برخلاف ما - که طول و تفصیل می‌دهیم و حرف می‌زنیم - عقد را اول می‌خواندند، بعد دو، سه جمله‌ی کوتاه صحبت می‌کردند. من دیدم ایشان پس از این‌که عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند: بروید با هم بسازید. من فکر کردم، دیدم که ما این همه حرف می‌زنیم، اما کلام امام در همین یک جمله‌ی «بروید باهم بسازید»، خلاصه می‌شود! حالا ما هم عرض می‌کنیم که شما دختران و پسران، بروید با هم بسازید. سازش، اصل است. هر چیزی که با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر منافات دارد، بایستی بیگانه تلقی بشود. این را اصل قرار بدهید، تا ان‌شاءالله خداوند متعال برکاتش را بر شما نازل کند.
امیدواریم که این دختران و پسران، محیطهای شادی را به خانواده ‌ها بیاورند؛ و خداوند نسل طیب و طاهری هم به آنها عنایت کند.
بیانات رهبر انقلاب در مراسم خطبه عقد زوج‌های جوان؛ ۷۰/۴/۲۰
  
  • مجید حمیدی
۰۴
اسفند

مهربان باشیم


آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند: "خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. پدر حاج شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا وبنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"  این بود که شد شیخ عباس قمی فخر شیعه.
 

  • مجید حمیدی